الهي اَنْتَ الَّذي تُفيضُ سَيبَكَ عَلي مَنْ لا يسْئَلُكَ وَ عَلَي الْجاحِدينَ بِرُبوُبِيتِكَ، فَكَيفَ سَيِّدي بِمَنْ سَئَلَكَ وَ اَيقَنَ اَنَّ الْخَلْقَ لَكَ وَ الاَْمْرَ اِلَيكَ؟
تَبارَكْتَ وَ تَعالَيتَ يا رَبَّ الْعالَمينَ سَيدي عَبْدُكَ بِبابِكَ اَقامَتْهُ الْخَصاصَة بَينَ يدَيكَ يقْرَعُ بابَ اِحْسانِكَ بِدُعآئِهِ و یَستَعطِفُ جَمیلَ نَظَرِکَ بِمَکنونِ رَجائِهِ، فَلا تُعْرِضْ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ عَنّي وَ اقْبَلْ مِنّي ما اَقوُلُ، فَقَدْ دَعَوْتُ بِهذَا الدُّعاءِ وَ أنَا اَرْجوُ اَنْ لاتَرُدَّني مَعْرِفَةً مِنّي بِرَاْفَتِكَ وَرَحْمَتِكَ، اِلهي اَنْتَ الَّذي لا يُحْفيكَ سآئِلٌ وَ لا يَنْقُصُكَ نآئِلٌ؛ اَنْتَ كَما تَقوُلُ وَ فَوْقَ ما نَقوُلُ.
«خدایا! تو همانی که عطایت را به کسانی که از تو درخواست نکردهاند و پروردگاری تو را مُنکرند، میدهی، چگونه ممکن است به کسی که از تو درخواست میکند و یقین دارد که عالم خلق و عالم امر، متعلق به تو است، ندهی؟ تو خجسته و برتر از وصف منیای صاحب همهی جهانیان!
خدایا! اینک بنده ات در آستان تو است و بد حالی و فقرش او را پیش روی تو آورده و با دعا، درِ احسان تو را میکوبد و با امید پنهان خود نظر زیبای تو را، به خود میخواند! پس با آن نظر کریمانهات از من روی مگردان و آنچه میگویم را، از من بپذیر!
من با همین درخواستها تو را میخوانم و امید دارم که ردم نکنی به دلیل معرفتی که به محبّت و رحمت تو دارم!
تو همانی که، اهل درخواست، خستهات نمیکنند و دریافت کننده، در تو کاستی ایجاد نمیکند. تو همان گونهای که خودت توصیف میکنی و بالاتر از توصیف منی!»