«اَنَا يا رَبِّ الَّذي لَمْ اَسْتَحْيكَ فِي الْخَلاءِ وَلَمْ اُراقِبْكَ فِي الْمَلاءِ اَ نَا صاحِبُ الدَّواهِي الْعُظْمي اَنَا الَّذي عَلي سَيدِهِ اجْتَري اَ نَا الَّذي عَصَيتُ جَبّارَ السَّمآءِ اَنَا الَّذي اَعْطَيتُ عَلي مَعاصِي الْجَليلِ الرُّشا اَ نَا الَّذي حينَ بُشِّرْتُ بِها خَرَجْتُ اِلَيها اَسْعي اَنَا الَّذي اَمْهَلْتَني فَمَا ارْعَوَيتُ وَسَتَرْتَ عَلي فَمَا اسْتَحْييتُ وَعَمِلْتُ بِالْمَعاصي فَتَعَدَّيتُ وَاَسْقَطْتَني مِنْ عَينِكَ فَما بالَيتُ فَبِحِلْمِكَ اَمْهَلْتَني وَبِسِتْرِكَ سَتَرْتَني حَتّي كَاَنَّكَ اَغْفَلْتَني وَمِنْ عُقوُباتِ الْمَعاصي جَنَّبْتَني حَتّي كَاَنَّكَ اسْتَحْييتَني.»
«ای پروردگار من! من همان کسی هستم که در خلوت از تو حیا نکرده و در دید مردم، تو را به عنوان کسی که ناظر من است، مراقبت نکردم!
من همراه با مصیبت های بزرگ هستم؛
همانم که بر سید خود، جرأت یافته؛
منم که قدرت حاکم آسمان ها را نافرمانی کردم!
همان کسی که بر معصیت در برابر خدای بزرگ رشوه دادم!
آری همان فردی که چون خبر خشنودکننده نفسانی گناهان را به من دادند، به سوی آنها شتابان رفتم!
من همانم که مهلتم دادی ولی ترک گناه نکردم!
و پردهپوشیام کردی ولی شرم مرا نگرفت!
و معصیتها را عملی کردم و از حدود تو عبور کردم!
و مرا از چشم عنایتت افکندی ولی باکی نداشتم.
این مهلتها بهواسطه حلم تو بود و تو با پرده پوشیات، مرا آبرو دادی تا جایی که در نگاه نخست مثل کسی شدی که گویی از من غافل شده است و مرا از کیفر معصیتها دور نگه داشتی و گویا تو از من حیا کردی!»