«وَما قَدْرُ أعْمالِنا في جَنْبِ نِعَمِكَ وَكَيفَ نَسْتَكْثِرُ اَعْمالاً نُقابِلُ بِها كَرَمَكَ بَلْ كَيفَ يضيقُ عَلَي الْمُذْنِبينَ ما وَسِعَهُمْ مِنْ رَحْمَتِكَ يا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ يا باسِطَ الْيدَينِ بِالرَّحْمَه فَوَ عِزَّتِكَ يا سَيدي لَوْ نَهَرْتَني ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ وَلا كَفَفْتُ عَنْ تَمَلُّقِكَ لِمَا انْتَهي اِلَي مِنَ الْمَعْرِفَةِ بِجوُدِكَ وَكَرَمِكَ وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ كَيفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ كَيفَ تَشآءُ.»
«ای خدا!
در قیاس با نعمتهای تو، رفتار ما چه ارزشی دارد؟ چگونه رفتارها را در مقابل کرم تو، انبوه بشماریم؟
و اینکه با وسعت رحمتت، چگونه عرصه بر گناهکاران تنگ میشود؟
ای صاحب مغفرت پر دامنه!
ای دو دست برای رحمت رسانی گشوده!
به عزت تو سوگند اگر به قهر برانیم، از در تو نخواهم رفت؛
و دست از کرنش در برابر تو برنخواهم داشت؛
زیرا معرفت به جود و کرمت یافتهام.
تو هرچه را به مصلحت بدانی، انجام میدهی و هر کس را که مستوجب باشد به هر خطایی و هرگونه صلاح باشد، عذاب میکنی و هر کس لائق رحمت است به هر عملی، آن گونه که مصلحت است، مورد رحمت خاص قرار میدهی.»