«يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ لَسْتُ اَتَّكِلُ فِي النَّجاةِ مِنْ عِقابِكَ عَلي اَعْمالِنا بَلْ بِفَضْلِكَ عَلَينا لاَِنَّكَ اَهْلُ التَّقْوي وَاَهْلُ الْمَغْفِرَةِ تُبْدِئُ بِالاِْحْسانِ نِعَماً وَتَعْفوُ عَنِ الذَّنْبِ كَرَماً فَما نَدْري ما نَشْكُرُ اَجَميلَ ما تَنْشُرُ اَمْ قَبيحَ ما تَسْتُرُ اَمْ عَظيمَ ما اَبْلَيتَ وَاَوْلَيتَ اَمْ كَثيرَ ما مِنْهُ نَجَّيتَ وَعافَيتَ يا حَبيبَ مَنْ تَحَبَّبَ اِلَيكَ وَيا قُرَّةَ عَينِ مَنْ لاذَبِكَ وَانْقَطَعَ اِلَيكَ اَنْتَ الْمُحْسِنُ وَنَحْنُ الْمُسيئوُنَ فَتَجاوَزْ يا رَبِّ عَنْ قَبيحِ ما عِنْدَنا بِجَميلِ ما عِنْدَكَ وَاَي جَهْل يا رَبِّ لا يسَعُهُ جوُدُكَ اَوْ اَي زَمان اَطْوَلُ مِنْ اَناتِكَ.»
«ای احسانگر و ای زیبارفتار (یا زیباساز)!
ای نعمت بخش و ای زیاده بخش!
برای رهایی از عذاب تو متّکی به رفتارهایمان نیستیم بلکه به فضلی که بر ما داری دست به دامن هستیم زیرا تو اهلیّت تقوا و مغفرت داری؛ نعمتهایی را ابتدائاً میبخشی و از سر کَرم از گناه درمیگذری!
ما نمیدانیم چه چیزی را باید شکر کنیم؟ آیا زیبایی رفتارها را که گسترش میدهی یا زشتیهایی را که میپوشانی؟ یا بر بلاها و آزمونهای دشوار که آسان ساختی؟ یا بر بسیاری از دشواریها که رهایی بخشیدیمان و سلامت عطا کردی؟
ای محبّ کسی که به تو مهر ورزد! و ای مایهی چشم روشنی کسی که به تو پناه برد و از غیر تو بگسلد!
تو نیکوسازی و ما گنهکار؛ پس با آن زیبایی (عفوت) که نزد تو است از آن زشتی ( گناهان) که نزد ما است، در گذر!
کدام جهالتی است که تحت پوشش جود تو قرار نگیرد؟ و کدام زمان، طولانیتر از زمانی مهلت دهی تو است؟»