فرق "تدبیر" و "قضا و قدر" چیست؟ (3)

تاریخ: 
Saturday, 2015, March 28
اندازه ی فایل: 1.42 MB

ادامه از فایل قبل:
فرق "تدبیر" و "قضا و قدر" چیست؟ (2)

خداوند می داند که یکی از این دو تا محقق می شود. ما نمی دانیم. بعد معلوم می شود کدام یک از این دو تا اتفاق افتاده است.

 پس قضا و قدر حتمی داریم و غیرحتمی. این که در روایت آمده که «الدّعا یَرُّدُ القَضاء و لَو اُبرم اِبراماً»؛ دعاکردن قضای الهی را برمی گرداند، و لو خیلی مستحکم شده باشد. منظور حکم غیرحتمی است؛ چون حکم حتمی را هیچ چیز تغییر نمی دهد. منتها قضای معلق هم هست. مثلاً خداوند فرموده که من موسی (ع) را نگه می دارم، به شرطی که این ها دعا نکنند. خب حالا مردم با دعاکردن و تضرع کردن موسی (ع) را بین خودشان فرامی خوانند و خدا هم لطف می کند و موسی (ع) را برمی گرداند. کتاب بسیار ارزشمندی علامه ی شهید مطهری دارند به اسم انسان و سرنوشت. منتها جزء کتاب های دقیق استاد است. یک کتاب هم علامه جعفری به اسم جبرواختیار دارند. من شنیده ام علامه جعفری فرموده بودند من برای نوشتن کتاب جبر و اختیار و یا برای حل شدن مسأله ی جبرواختیار یک سال مطالعات کردم! حالا شما ببینید واقعاً چه آب عظیمی است که آیا می شود در کوزه ریخت؟ آب دریا را نمی شود در کوزه ریخت. ولی من با تجربه هایی که سال های طولانی در تدریس قضاوقدر داشته ام، سعی می کنم و سعی کردم که یک نمای روشنی در اختیار شما قرار دهم.

 قضا و قدر الهی حکم خداست و اندازه های تحقق حکم، هیأت حکم، سایز حکم، در کجا تحقق پیدامی کند، در چه زمانی، گاهی این ها حتمی است و گاهی غیرحتمی. ما چون نمی دانیم کدام یک از این ها حتمی است، شروع می کنیم به دعا کردن. بسیار دعا می کنیم. به اجر خودمان هم می رسیم. هیچ منافاتی با اجر ما هم ندارد. ولی چون یقین نداریم، نمی توانیم قاطع بگوییم که این حکم حتمی الهی است که من فقیر بمانم. از کجا می دانید که حکم قطعی الهی است؟ بله در روایت داریم که در امور مادی، در خواسته های مادی، خیلی سماجت نکنید. چون بسا تقدیر شما این نباشد که شرایطتان عوض شود. بسپارید به دست مصلحت. من همیشه می گویم خدایا! اگر مصلحت من هست، این خانه ی مرا توسعه بده. اگر مصلحتم هست، فلان کتاب من چاپ شود. اگر مصلحت من هست، فرزندم حفظ شود؛ همسرم حفظ شود. این طوری باید برخورد کرد. اما این که من بگویم خدایا! به حق محمد و آل محمد مرا آدم کن! بعد یک نفر بگوید این دعا را نکن. اصلاً مصلحت نیست که تو آدم شوی! این شخص بی خود و بی جهت می گوید. بلکه مصلحت است که من آدم شوم. منتها باید تلاش کنم. اما در امور معنوی، گاهی می گویم خدایا! به حق محمد و آل محمد، امسال مرا به کربلا ببر! خدا به حق همین محمد و آل محمد، سال آینده می برد. چون می گوید باید بیشتر بهره ببرد؛ یا اگر در آن سفر اول می رفت یک مشکلی برایش پیش می آمد. یک همسفری داشت که او را منحرف می کرد. من به بعد موکول کردم.

ادامه در فایل بعد:
 فرق "تدبیر" و "قضا و قدر" چیست؟ (4)

 

 

دسته بندی:
شبهات, قرآن و اسلام, تناقضات اسلامی ، مذهبی