چکار کنیم که آثار معنوی کارهای خوب در ما بیشتر بماند و با گذشت زمان کمرنگ نشود

تاریخ: 
Monday, 2015, April 6
اندازه ی فایل: 2.73 MB

پاسخ:

 ما برای این که اثر کارهای خوب از بین نرود، باید استانداردهای کار خوب را درنظربگیریم. آن زمان ها من در تنورهای گِلی دیده بودم که این چانه ی خمیر را وقتی به دیواره ی تنور گِلی می زد، بعد از چند لحظه و یا بعد از این که نیم پخت می شد، روی زغال ها رها می شد. همیشه برای من سؤال بود که چرا این اتفاق می اتفد. می پرسیدم؛ می گفتند که خمیرش حساب شده نیست. خمیر باید ورزیده شود؛ آردش باید مناسب باشد؛ سرشت دادنش باید به اندازه باشد؛ باد به خمیرها نخورد؛ وقتی می خواهند چانه ی خمیر را به دیواره ی تنور بزنند یک مقدار آب پشت این باشد که بتواند بچسبد. آن حرارت هم باید به اندازه باشد. اگر خیلی شدید باشد، باز هم ممکن است که این رها شود. اگر حرارت خیلی خفیف باشد، نانِ خشک می شود. ما اگر فنداسیون و شالوده ی عمل صالحمان را حساب شده قرار دهیم؛ بابصیرت، باآگاهی، با انتخاب درست؛ «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَی أَسْیافِهمْ»؛ در صدر اسلام، بصیرت هایشان را برفراز شمشیرهایشان بالا می بردند؛ یعنی وقتی که شمشیر می کشیدند با بصیرت بود. وقتی که آدم عمل می کند، خوب است که بابصیرت باشد. «قُل هذِه‌ سَبیلی اَدعوا اِلَی اللهِ عَلی‌ بَصیرَةٍ اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی»؛ ای پیغمبر! این طوری بگو! این راه من است؛ هم من و هم پیروانم با بصیرت این راه را می پوییم و این راه را طی می کنیم.

 ممکن است که دوستان بپرسند که چه طوری حالا با بصیرت همراه کنیم؟ یک سری مطالعات عقلی و با آگاهی لازم است. بعد به فرمان عقل در درجه ی اول باید گوش دهیم که دل آلوده نشود. چون بعضی چیزها که به تنور دل زده می شود، آگاهی ها رها می شود. باید این تنور به اندازه ی کافی داغ باشد. دل باید یک گرمی خاصی برای پذیرش حق داشته باشد و عشق های کاذب، تعلقات دروغین در این دل راه پیدانکند؛ چون نمی گذارد که این جا اتفاقات نیکو بیفتد.

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب                             تا در این پرده جز اندیشه ی او نگذارم

باید پاسداری کرد؛ باید «بِالقُعُودِ عِندَ القَلب» اتفاق بیفتد؛ یعنی بنشینیم در خانه ی دل و چونان نگهبان هایی که از خانه ی کعبه حفاظت می کنند، قفل های محکم بر در آن می زنند، این حریم و حرم الهی دل را از هجوم بتچه ها و بت های تعلقات، آلوگی ها، برتری طلبی، برتری طلبی، برتری طلبی... در امان داشت. اگر این اتفاق این جا بیفتد و بعد هم یک مقدار مطالعات و آگاهی های کتابی مخلوط شود، شالوده ی عمل درست خواهدشد و این که خالصانه باشد. یعنی عمل ناخالص نمره ی منفی دارد. کاهش در روح خداخواهی پدید می آورد و آدم دور می شود. عوض این که جلو برود، و یا درجا بزند، عقب می رود. به خاطر این که عمل برای خدا نبوده است. خدا خیلی مهربان است. عمل ها هم اگر طوری باشد که غلبه با نیت خدایی باشد، می گویند خداوند گاهی بر آدم های نوپا سخت نمی گیرد. از نوپاها خیلی انتظار نیست که در اوج خلوص نیت باشند؛ گرچه در این سنین پایین من دیده ام که خلوص ها بیش تر است. آدم وقتی به یک سنی می رسد و پیر می شود، تعلقاتش خیلی فزونی و زیادتی پیدا می کند.

ریشه ی نخل کهن سال از جوان افزون تر است                            بیش تر دل بستگی باشد به دنیا پیر را

و یا صائب ما پیرها را به خواب دم صبح تشبیه کرده است که تازه شیرین تر می شود. شما جوان ها خیلی آمادگی برای کنترل برتری طلبی در خودتان دارید. قوت است دیگر؛ برای همین در دعای معروف «وَعَلى الشَّبابِ بِالاِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ»؛ نمی گوید به پیران ما توفیق بازگشت و توبه عنایت کن. به جوان های ما توفیق توبه و بازگشت به خودت را عنایت کن! چون توبه انقلاب علیه حیوانیت انسان است؛ از طرف خود انسان علیه حیوانیتش و هر انقلابی نیاز به انرژی و نیرو و توان مندی دارد و جوان این توان مندی ها را دارد.

 در بخش دوم، چه کار کنیم که کمرنگ نشود؟ برای کمرنگ نشدن، باید مواظب سه چیز بود. یک آفت قبل از عمل، سراغ عمل می آید و آن عدم خلوص نیت است. در هنگام انجام عمل، ریا سراغ ما می آید. وقتی هم ریا نیاید، بعد از یک سال طرف کاری را خالصانه برای خدا انجام داده، سُمعه به سراغش می آید. ریا یعنی نشان دادن به چشم دیگران؛ سُمعه یعنی رساندن به گوش دیگران. طرف یک سال پیش نبود که شما جایی شاهکار کردید؛ حالا دوست دارید که به گوش او برسد. این سه تا آفت است. آفت عُجب هم سراغ انسان می آید و خیلی انسان را بیچاره می کند و عمل را تهدید می کند.

 رگبار خوبی ها را بگیرید و پشت سر هم انجام بدهید. بالاخره وقتی که آدم دو تا تیر می زند و به هدف نمی رسد، حافظ هم می گوید:

از هر کرانه تیر دعا کرده ام رها                                             باشد کز آن میانه یکی کارگر شود

رگبار عمل را ان شاءالله با استانداردهایش بگیرید. بالاخره چندتایش اصابت می کند. دفعه ی اول اثر باقی نمی ماند؛ دفعه ی دوم باقی نمی ماند؛ سوم یک مقدار آثار دارد. این قدر گاهی به نماز خودتان را عادت دهید؛ آن قدر در سجده بمانید تا خداوند صدا بزند «إرفَع رأسَکَ»؛ سرت را بالا بیاور و آماده شو که فیض ما را دریابی!

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته

دسته بندی:
راهکارهای زندگی، عادات بد اخلاقی, قرآن و اسلام