بین اثرگذاری نهی از منکر و هتک حرمت شدن مانده ام؟

تاریخ: 
Sunday, 2019, September 29
اندازه ی فایل: 2.65 MB

«سلام و عرض ادب
سوالی داشتم که امیدوارم به دست حاج آقا برسه و إن شاءالله راهنمایی بشویم.

پدرجان
در دانشگاه، خیابان، مراکز خرید و... با افرادی مواجه می‌شویم که کاملا بی حجاب، بد حجاب هستند یا یک سری منکرات مثل بازی با تخت نرد و... انجام می‌دهند و از این قبیل را مرتکب می‌شوند وظیفه ما از باب نهی از منکر و امر به معروف چیست؟
احتمال اثر گذاری را نمی توان صفر مطلق دانست ولی احتمال هتک حرمت شدن از خودمان خیلی بیشتر است.
چون در مدت زمان کوتاه تذکر نمی‌توان هیچ استدلال و منطقی را دنبال کرد و اثر گذاشت از طرفی هم انسان به خود می‌گوید شاید اگر چند سال پیش همه معتقدین متذکر بودند احتمالا شدت این مسیر دین زدگی کمتر بود.

همچنین دوستان فعالیت فرهنگی می‌کنند یا در اماکن عمومی نذری می دهند و چنین افرادی شرکت می‌کنند آیا نباید نوع دیگری با این افراد برخورد شود؟»

 

 

پاسخ:

در خصوص [نوع برخورد در] مراکز دولتی یک مقدار واقعا متفاوت باید عمل کرد. به طور مثال در پردیس یک دانشگاه، در بازارچه یک دانشگاه، در دانشکده ای از دانشکده ها، دختر و پسر با هم نشسته اند در ماه مبارک[رمضان] غذا می خورند یا تخت نرد گذاشته اند بازی می کنند، قاه قاه می خندند! خوب اینجا ما می توانیم با ریاست دانشگاه ، به دفتر انتظامات ، به دفتر حراست [ مراجعه کنیم] و یکبار، دوبار، سه بار[موضوع را پیگیری کنیم] .امیرالمومنین (ع) می فرمایند، از بس که به شما مردم گفتم، خسته شدم! یعنی باید پیگیری کرد. خود ابوذر شیوه اش همین طور بود. [نوع امر به معروف و نهی منکر در] مراکز دولتی خیلی فرق می کند. می توانیم [ فردی و یا ] دسته جمعی بچه های مسجد زنگ بزنیم و یا برویم دفتر رییس [دانشگاه]، دفتر معاون فرهنگی، حراست، نهاد[رهبری]، که مثلا در پردیس یا در بازارچه یا در فلان نقطه دانشکده آقا این جه وضعی است؟! یا اینها دختر و پسر [مختلط و ] قاطی رفتند در جنگل دارند بازی می کنند. این جاها را خیلی راحت تر می شود[ پیگیری کرد].

ولی در مراکز عمومی آن هم [برای] شما [ عزیز جوان نوع پیگیری متفاوت است] .این طور نیست که اگر زنگ بزنید [پلیس] 110 واقعا نیاید. اگر دیدید یک گروه هستند، خیلی احتمال داره که شما را کتک بزنند ولی اگر نه، اندک هستند، میتوانید تذکر بدهید یا با خوبی بگویید آقا خانم ما قصد درگیری نداریم. ما فقط وظیفه الهی مان هست که تذکر بدهیم. حالا یک موقع آدم های کم حجاب و بد حجاب می آیند در جاهایی که مثلا نذری دارید می دهید یا یک شب احیا است، دختر و پسر آمدند آن جا یک نسیمی به آنها بخورد حالا کمی هم با پسرها شوخی می کنند. خوب اینجا یک مقداری [ امر به معروف و نهی از منکر] ظریف تر میشود. چون این گنجشک ها فعلا آمده اند روی شاخه ها [ نشسته اند] اگر چهار تا داد و بیداد بکنیم، پر می زنند و ... زبامی که برخاست مشکل نشیند!

این جا ها باز حساسیت خودش را دارد. اما من از شیوه قرآن خیلی خوشم آمده [که] می فرماید: " ولتکم امه یدعون الی الخیر". باید یک تشکلی از شما ها باشد که به خیر دعوت کنند. تشکل خیلی مهم هست! در دانشگاه هایی که بنده هستم هفتاد نفربا هم میثاق بسته اند که با مسایل منکر برخورد کنند. نه برخورد فیزیکی! [بلکه ] حساسیت نشان بدهند. ما زنده ایم. ما موج ایم. ما نمی توانیم در برابر حکم خداوند آرام باشیم. ما دایما می گوییم خون شهید خون شهید. همه این ها درست است اما در محضر خدا، شهدا به خدا تکه تکه شدند. شوخی که نیست. عالم محضر خداست. در محضر خدا چرا مرتکب معصیت می شوند؟!

چون گاهی ما نام شهدا را یدک می کشیم این ها بدبین هم می شوند. ظرف می گفت در دبیرستان از بس که استادمان می گفت خون شهید خون شهید ، خسته شدیم. نه در محضر خدا این همه مجاهدت ها ، جراحت ها، شهادت ها شد، به خاطر این که ارزش ها پایدار باشند[ لذا شایسته تر هست که در امر به معروف و نهی منکر اولویت،تکیه و تاکید کلام بر " محضر خداوند باشد" و بعد " خون شهید" ].

بعد هم یک مقداری باید به استدلال مسلح شد. مثلا طرف می گوید پسرها چشم های شان را بپوشانند. [ در پاسخ ] باید بگوییم اولا؛ [نا خودآگاه] چشم هایشان می افتد دوما؛ اراده ها همه در یک حد نیست و [باز هم] یک  جواب دیگر این که ما یک آسیب جسمی داریم و یک آسیب روحی. در اتوبوس یک فردی که در حال عطسه کردن هست و جلوی دهانش را نمی گیرد، همه می گویند حق نداری در فضای [عمومی] اتوبوس [آب دهان و احتمالا بیماری را] منتشر کنی! در وادی معنویت هم همین طور است. کسی نمی تواند بگوید [در واقع استدلال کند] من [ این نوع پوشش رو دوست دارم و] این طور می آیم! خیلی جاهای دنیا تعریف هایی برای حجاب دارند. محدودیت هایی برخی دانشگاه های دنیا برای افراد ایجاد کرده اند. چون انسان، انسانِ هوس هست دیگر. [وقتی] هوس کرد خیلی بد می آید در کوچه  و خیابان و بازار. پس این استدلال که مثلا شما چشم هایتان را بپوشانید، شما نگاه نکنید، جواب این هست که اراده ها در یک حد نیست. انسان نگاهش می افتد و چرا باید یک جوان تصویری ازشما بردارد که تا آخر عمر هم نتواند این تصویر را محو کند؟ [ با گفتن این استدلال ها حالا نوبت به چالش کشیدن طرف هست و باید از او پرسید] شما چه انگیزه ای داری که این گونه بیرون می آیی؟ شما انگیزه ات را بگو!

مردان حساس اند. با بزک شدن خانم ها، مرد خیلی زود فرو می ریزد. غیر این هست که یک مرد زیبا  بیاید[ آن اثر ویران کننده  زن فریبنده و آرایش کرده بر مرد همچون اثر مرد زیبا و جذاب بر زن ها نیست و در داستان] حضرت یوسف[قضیه فرق می کرد و حضرت] در اوج زیبایی بود و آن زن ها متاسفانه زنان خوبی نبودند که آنگونه شد و دعوت کردند به بدی ولی زنان نوعا اینگونه نیستند که با دیدن  یک مرد زیبا به هم بریزند.

حالا این ایام دهه اول ، روزهایی هم به اسم امر به معروف و نهی از منکر داریم به خاطر این که شعار ابی عبدالله این بود؛ معروف باید انتشار پیدا کند، منکر باید کم فروغ شود تا جامعه کمی راحت تر زندگی کند.

به هر حال هر جا دیدید حرفی می زنند کهمنطقی نیست برای ما بفرستید تا پاسخ آنها را بدهم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

دسته بندی:
راهکارهای زندگی، عادات بد اخلاقی, شبهات, قرآن و اسلام